فاطمه ای طلیعه عشق! ای بهانه هستی! ای عصاره وجود رسول(ص)! پیش از تو خدای عالم، بهانه ای برای آفریدن نداشت. عشق بی معنا مانده بود. فخر، فروتنی، بزرگی، آبرو، زیبایی و کمال همه واژه هایی تهی، بی فروغ و بی نشان بودند. تو اما با طلوع خود برگستره زمان، عشق را معنا کردی؛ فخر را مایه مباهات شدی؛ فروتنی در مکتب تو درس افتادگی آموخت؛ بزرگی، اوج از بلندای تو یافت. آبرو حتی از تو آبرو گرفت؛ زیبایی را تو زینت بخشیدی؛ و ... بالاخره کمال نیز بواسطه تو تکامل پذیرفت. مانده ام از تو چه بگویم؟ چگونه بگویم؟ که قلم درمانده از ستایش توست؛ تویی که: تجلّی خدایی و خدای تجلّی؛ که تمام حسنی و حسن تمام؛ که دخت یکتای رسولی و یکتا دخت رسول؛ که کوثر حقیقتی و حقیقت کوثر؛ که چشم روشن رسولی و روشنای چشم رسول (ص)؛ که محبوبترین همسری و همسر محبوبترین؛ که فخر کمالی و کمال فخر؛ که تجسّم عصمتی و عصمت مجسّم؛ که حقیقت ژرفی و ژرفای حقیقت؛ که طهارت محضی و محض طهارت؛ که ... تو اما با طلوع خود برگستره زمان، عشق را معنا کردی؛ فخر را مایه مباهات شدی؛ فروتنی در مکتب تو درس افتادگی آموخت؛ بزرگی، اوج از بلندای تو یافت. آبرو حتی از تو آبرو گرفت. تاریخ هرگز از یاد نخواهد برد آن بامداد رؤیایی،آن پگاه شگرف که تو در وجود آمدی، گاه شکفتن تو، لبخند رضایت بر لبان خدا جاری بود، فرشتگان هل هله کنان شعر سرور می سرودند، عالم غرق در اشتیاق بود، محمد(ص) اما در پوست خود نمی گنجید، کودکان شادمانه این و آن سو می پریدند. زنان، بر مادر تو، خدیجه، رشک می بردند. و اینک... تو آن ماه تمامی که روزی از مشرق سرزمین وحی درخشیدن گرفتی و امروز عالمیان همچنان سرگشته و سرمست از حضور شکوهمند تو... در بین شاگردان حضرت امام(ره) بی شک علامه مرتضی مطهری از جایگاه ویژه ای برخوردار است. وی که مدت 12 سال در درس فلسفه ملاصدرا و عرفان و اخلاق و اصول حضرت امام خمینی حاضر شده بود، بعد از سالها درس آموزی در حوزه علمیه قم به تهران آمد و در دانشکده الهیات دانشگاه تهران کرسی تدریس علوم اسلامی را برعهده گرفت. یادی از شهید محمد منتظر قائم اولین فرمانده سپاه یزد مقام معظم رهبری: برای اینکه باز هم بیشتر نسبت به خون جوشیده این شهید عزیز عرض ارادتی به سهم خودم کرده باشم , این جمله و این نکته را عرض کنم که شهادت این برادر در آن کویر سوزنده ای که مدفن کفار نظامی دشمن ما شد , یک معنای این مفهوم سمبلیک می تواند این باشد که ما جز به بهای خون و جز با سرمایه شهادت و جانبازی امکان ندارد که بتوانیم در برابر جهازات صنعتی مخوف که بیشتر تلاش و کوشش را متاسفانه برای ایجاد ابزار تخریب به کار برده تا ابزار سازنده, مقاومت کنیم در همان میدانی که متجاوزان و دزدان آمریکایی در زیر تلی از خاکستر مدفون می شوند برادر شهید عزیز ما , محمد منتظرقائم خونش ریخته می شود و نمودی از شجاعت می شود... ما به وجود چنین عناصر بزرگ و عزیز , چنین روحهای فداکار و دلهای آشنا با خدا افتخار می کنیم و این جمله ای است که امام فرمودند من افتخار می کنم به داشتن چنین جوانهایی و یقینا برای یک ملت و یک انقلاب و برای خانواده های شهیدپرور مایه افتخار است چنین عناصری و خوشبختانه یک چنین نسلی در این انقلاب پاگرفته است . شهید منتظر قائم، پس از اطلاع از حمله نظامی آمریکا به طبس در تاریخ 5 اردیبهشت 1359 , با تعدادی از برادران سپاه یزد ماموریت یافتند تا موضوع را بررسی نمایند . ساعت 5 بعدازظهر آن روز به منطقه رسیدند , آنها به هنگام ورود موفق شدند از درون برخی هواپیماها و بالگردهای متجاوزان که در محل بجا مانده بود , اسناد و گزارشهای محرمانه و فوق العاده مهمی را به دست آورند. براین اساس به دستور بنی صدر خائن «رئیس جمهور وقت»، چند جنگنده نیروی هوایی, هواپیماها و بالگردهای سالمِ بجامانده از تروریستهای آمریکایی را در منطقه بمباران کردند که در این حادثه شهید بزرگوار و شجاع , سردار محمد منتظر قائم به شهادت رسید. امام فرمودند: من افتخار می کنم به داشتن چنین جوانهایی و یقینا برای یک ملت و یک انقلاب و برای خانواده های شهیدپرور مایه افتخار است چنین عناصری و خوشبختانه یک چنین نسلی در این انقلاب پاگرفته است . شهید محمد منتظر قائم انسان وارسته ای بود که از همان اوان زندگی با روحیه حقیقت جویی و آزادیخواهی خود پا در عرصه جهاد و شهادت نهاد. هنوز 15 سال بیشتر نداشت که به صفوف مبارزان حماسه ساز 15 خرداد پیوست و با تکثیر و پخش اعلامیه های امام و افشای جنایات رژیم شاه در پیشبرد نهضت اسلامی مردم ایران تلاش نمود . از سال 1346 در پی آشنایی با مرحوم فتاحی سرپرست انجمن دینی یزد , کلاسهای انجمن را به جلسات بررسی مسائل سیاسی و مطالعه کتاب ولایت فقیه امام(ره) تبدیل نمود و به ایجاد شور و شعور انقلابی در بین جوانان پرداخت . محمد در دوران سربازی نیز در مخالفت با رژیم ستم شاهی به مبارزه بی امان خود ادامه می داد بطوریکه یکبار با لباس سربازی در میان بازار , عکس شاه را پاره کرد و آن را آتش زد . در سال 1350 با تشکیل گروهی مخفی، مبارزه را در قالب تشکلی منسجم هدایت و انجام می داد. نخستین اعلامیه این گروه در 6 بهمن 51 در یزد به شکل گسترده و مخفیانه توزیع شد که انعکاسی وسیع یافت. شهید منتظر قائم بیش از 15 ماه در سیاه چالهای اوین بدون کوچکترین اعترافی , سخت ترین شکنجه ها را تحمل کرد. پس از پیروزی انقلاب با تشکیل سپاه پاسداران به عنوان مسؤول بنیانگذاری و تشکیل سپاه یزد انتخاب گردید. حضور فعال و برجسته وی در جریانات کردستان وی را چندین مرتبه تا آستانه شهادت قرار داد. شهید منتظر قائم ، فرماندهی متواضع , آموزگاری وارسته , عارفی دریادل بود که به دور از هرگونه خودنمایی با کوله باری از اخلاص و صمیمیت، خاطرات همیشه سبزی را به یادگار گذاشت . این شهید بزرگوار در روز پنجم اردیبهشت ماه در جریان تجاوز نظامی آمریکا به کویر طبس در سفری سرخ، اوج آفرین شهر عشق گشت .
در این دوران مهمترین خدمات استاد مطهری را می توان ارائه ایدئولوژی اصیل اسلامی از طریق درس و سخنرانی و تألیف کتاب دانست. این امر خصوصاً در سالهای 1351 تا 1357 به خاطر افزایش تبلیغات گروههای چپ و پدید آمدن گروههای مسلمان چپ زده و ظهور پدیده التقاط به اوج خود می رسد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیام خود به همایش جهانی حکمت مطهر، مبارزات فکری مطهری را چنین توصیف می کند: «ایشان با قوت فکری و اندیشه صائب خود در دهه های 1340-50 وارد میدان هایی شد که تا آن زمان هیچ کس در زمینه مسائل اسلامی وارد آن نشده بود و با تفکرات وارداتی غربی و شرقی به چالش علمی عمیق، وسیع و تمام نشدنی پرداخت و در جبهه مقابله با مارکسیسم و تفکرات غربی و لیبرالیسم دست به یک جهاد هوشمندانه زد و با توان علمی و ایمان راسخ و اعتماد به نفس، موفقیت های بزرگی به دست آورد و با قدرت اجتهاد و انصاف و ادب علمی، روشی متقن و بدور از تحجر و التقاط برای معرفی اسلام و مقابله با کج اندیشی و انحراف ایجاد کرد و پایه های افکار مورد نیاز جامعه اسلامی و انقلابی را تأسیس نمود و نقش موثری بر جریان فکری اسلامی و شکل گیری نظام اسلامی بر جای گذاشت و بصورت سنگری امن برای جوانان طالب و علاقمند فکر اسلامی در حوزه ها و دانشگاه ها درآمد تا بتوانند زیر سایه این تفکر عمیق و مستحکم دین خود را حفظ کنند و دست آوردهای نوین فکری داشته باشند و از آن دفاع نمایند.» (6/2/83)
در سال 1355 به دنبال یک درگیری با یک استاد کمونیست دانشکده الهیات! مطهری زودتر از موعد مقرر بازنشسته می شود. در همین دوران است که ایشان با همکاری تنی چند از شخصیتهای روحانی، «جامعه روحانیت مبارز تهران » را بنیان می گذارد، بدان امید که روحانیت شهرستانها نیز به تدریج چنین سازمانی پیدا کند. پس از شهادت آیت الله سید مصطفی خمینی و آغاز دوره جدید نهضت اسلامی، استاد مطهری به طور تمام وقت درخدمت نهضت قرار می گیرد و در تمام مراحل آن نقشی اساسی ایفا می نماید.
در دوران اقامت حضرت امام در پاریس، سفری به آن دیار نموده و در مورد مسائل مهم انقلاب با ایشان گفتگو می کند و در همین سفر امام خمینی ایشان را مسئول تشکیل »شورای انقلاب اسلامی» می نماید. هنگام بازگشت امام خمینی به ایران مسئولیت کمیته استقبال از امام را شخصاً به عهده می گیرد و تا پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن همواره در کنار رهبری انقلاب به عنوان مشاوری دلسوز و مورد اعتماد حضور دارد.
حضرت آیت الله خامنه ای نیز پیوند نزدیکی با مطهری داشته اند. ایشان خود نقل می کنند که این قرابت تا بدانجا بود که هرگاه مرحوم مطهری به مشهد می آمدند، چند روزی میهمان ایشان بودند و بالعکس؛ در مراجعت آیت الله خامنه ای به تهران نیز منزل مطهری، میزبان ایشان بوده است. این مصاحبت و همکاری موجب گردید تا آشنایی آیت الله خامنه ای از عمق اندیشه مطهری به حد اعلا رسد و مطهری را در نزد ایشان به عنوان یکی از بزرگترین متفکرین قرن حاضر در جهان اسلام مبدل سازد.
عبارات ایشان سالها بعد از شهادت مطهری در دیدار با اعضای ستاد برگزاری کنفرانس جهانی اهل بیت(ع) گویای این مسئله است: «شاید برادران به این نکته توجه داشته باشند، آنچه که الان متفکران ایرانی در باب مسائل اسلامی بحث کرده اند - معارف کلی اسلامی، مثل تفکرات مرحوم شهید مطهری - به مراتب عمیقتر و قویتر است از آنچه که متفکران روشنفکر معروف دنیا، از اخوان المسلمین، سید قطب، رشید رضا، عبده و دیگران مطرح کرده اند. تفکرات مرحوم طباطبایی و مرحوم مطهری - این متفکران شیعه - در زمینه های اجتماعی و مباحث عمومی اسلام، عمیقتر از همه است؛ مباحث تخصصی، مثل فقه و عرفان و فلسفه و اینها که جای خود دارد.» (26/1/69)
همکاری و نزدیکی این دو شخصیت برجسته در بین شاگردان حضرت روح الله؛ در دوران سخت ایام پیروزی انقلاب اسلامی به اوج می رسد و بطور کاملا فشرده در شورای انقلاب - که ریاست آن را آیت الله مطهری برعهده داشت و آیت الله خامنه ای نیز از اعضای فعال آن به حساب می آمد - ادامه می یابد.
ولیکن این مصاحبت و همنشینی خیلی زودتر از آنچه قابل تصور بود به پایان رسید و مطهری در ساعت بیست و دو و بیست دقیقه سه شنبه یازدهم اردیبهشت ماه سال 1358 در تاریکی شب در حالی که از یکی از جلسات فکری سیاسی بیرون آمده بود با گلوله گروهک جنایتکار فرقان که به مغزش اصابت نمود به شهادت رسید و ادامه حرکت تکاملی انقلاب اسلامی را بر دوش دیگر یارانی از جمله آیت الله خامنه ای نهاد که امروز خود به «مطهری دومی» در حوزه های مختلف فکری - سیاسی مبدل گردیده اند.
توصیه رهبری به جوانان درباره مطالعه کتب استاد شهید مرتضی مطهری پایان بخش این نوشتار است: «هنوز جامعه و نسل جوان و جامعه فرهنگی و علمی ما، به دانستن همان مطالبی که آن بزرگوار از زبان و قلمش فیضان کرد و در اختیار امت اسلام گذاشت، محتاجند... مبادا وسوسه خناسان و زمزمه دشمنان - که با فکر شهید مطهری مخالف بودند و به همین جهت هم او را از دست ما گرفتند - موجب شود که کتابهای آن بزرگوار از رواج بیفتد؛ که البته نخواهد افتاد. دلها و ذهنهای مشتاق نخواهند گذاشت که این مطالب عمیق و عریق، از دست و ذهنیت جامعه خارج بشود.»(11/2/70)
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |